میوه عشق مامان و بابا شیدا جان،میوه عشق مامان و بابا شیدا جان،، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

شیدا چراغ خونه مامان و بابا

شیدا و روزهای گرم تابستون

نفس مامان سلام چند روز که درگیر اسباب کشی شدیم و وقتی برای سر زدن به وبلاگت نداشتم و فقط آخر شبا چک میکردم که اگه کسی از دوستات برات پیامی گذاشته تایید کنم . دیگه تقریبا توی خونه جدید همه چیز سر جای خودش قرار گرفته و زندگیمون حالت نرمال پیدا کرده . توی این یکی دو هفته اصلا وقتی برای گردش نداشتیم البته هوا هم اینقدر گرم بود که برای شما بهتر بود خونه باشی و خودت رو با اسباب بازیات سرگرم میکردی فقط یه روز رفتیم هایپر می که تصادفا جشن یک سالگیش بود و دکور خوشگلی گذاشته بودن و منم از شما و کیک تولد هایپر یه چند تایی عکس گرفتم   چند روز بعد هم رفتیم هایپر استار برای خرید لوازم ضروری ...
30 تير 1392

تولد 3 سالگی ویانا جون

نازنینم پنج شنبه 6 تیر تولد 3 سالگی ویانا بود و شما کلی خوشحال بودی چون عاشق تولدی . وقتی داشتم آمادت میکردم گفتی مامانی تولد کیه ؟ گفتم ویانا گفتی فردا تولد من بشه   الهی فدات بشم میدونم تا چشم بهم بزنم تولد 3 سالگی خودت میاد و من از الان دارم برای اون روز برنامه ریزی میکنم چون تولد ویانا توی ویلایی توی کرج بود مجبور بودیم زودتر راه بیفتیم تا ساعت 4 که شروع تولد بود برسیم ولی خوب با حساب حاضر شدن و ترافیک راه حدود 5 رسیدیم . گروه نمایشی که اومده بودن و برنامه اجرا میکردن همون پارسالیا بودن ولی برعکس پارسال که خیلی خوشت اومده بود و کلی میرقصیدی از اون آقا ترسیده بودی و ...
15 تير 1392

آخ جون مسابقه

دوستای گلم سلام  از اینکه به من و شیدا سر میزنید ممنونم و خیلی خوشحالم که این همه دوست پیدا کردم. شیدا خانم من توی مسابقه نی نی شکمو شرکت کرده لطفا بهش رای بدید. کد 163 رو به شماره 20008080200 اس ام اس کنید     ...
5 تير 1392

چند روز از خرداد

گل زیبای مامان شیدای خوشگلم از روزی که مدارس تعطیل شده خیلی دلم میخواست که هر روز با هم بریم بیرون از خونه و کلی خوش بگذرونیم اما هوا خیلی گرمه و اصلا صبح ها نمیشه بیرون رفت بعضی اوقات عصرا میریم پارک و مراکز خرید و جاهای دیگه اما اونجوری که میخوام نشده امیدوارم بعد از این بتونیم بیشتر بریم بیرون البته گلکم توی خونه که هستیم خیلی بهمون خوش میگذره با هم کتاب میخونیم ، لگو حل میکنیم ، نقاشی میکشیم ، خاله بازی میکنیم ، کارتن میبینیم و از همه بهتر کلی آب بازی میکنیم .چند روز پیش برات یه اسباب بازی خریدم که تمرین ماهیگیریه . چند تا ماهی خوشگل و رنگی داره که میریزیم تو اب و با قلاب اهن ربائیش اونا رو شکار میکنیم که البته من شکار میکنم ...
2 تير 1392

هورررررررااااااااااااااا تولد بابا جون

تقدیم به صاحب چشمانی که آرامش قلب من است و صدایش دلنشین ترین ترانه من .  از بودنت برایم عادتی ساختی که بی تو بودن را باور ندارم!چه خوب شد به دنیا آمدی و چه خوب تر شد دنیای من شدی،با من بمان و بدان تا بیکران عشق عاشقانه دوستت دارم همسر عزیزم در كنار تمام اقاقي هاي برافراشته در روزهاي سبز خرداد و بهشتي به نام بهار!اضافه شدن يك اوج ديگر به نهال بودنت مبارك       بدو ادامه مطلب   دختر خوشگلم دیروز 20 خرداد تولد بابا جون بود منم برای اینکه دور هم باشیم و بیشتر بهمون خوش بگذره خانواده بابا رو برای شام دعوت کردم. ف...
22 خرداد 1392

آغاز پروژه بای بای پوشک

نازنینم ، عشق کوچولو و شیرین من   دیگه مدرسه تعطیل شده و من تمام وقت پیشتم وای که چه لذتی داره که از صبح که چشمات رو باز میکنی برام حرف میزنی و شیرین زبونی میکنی تا لحظه ای که چشمات رو خواب ناز میبره. دخترم از لحظه لحظه با تو بودن لذت میبرم و دلم نمیخواد یکی از این لحظه های ناب رو از دست بدم . از روزی که تعطیل شدم تو فکر خداحافظی با پوشک بودم ، آخه گل من دیگه بزرگ و خانم شدی باید یواش یواش با همه چیز های نینی بودن خداحافظی کنی. البته خیلی وقته که متوجه میشی و جیشتو بهم میگی اما چون نصف روز پیشت نبودم دلم نمی امد این کار رو شروع کنم اما بالاخره از یکشنبه 5 خرداد به طور رسمی پروژه شروع شد . یکی دو بار همون ...
7 خرداد 1392

گردش مختصر و مفید

نازنینم ، نفسم سلام جمعه تو پارک ملت مسابقات آسیایی صخره نوردی بود ما هم خیلی دوست داشتیم که برای تماشا بریم . به همین بهونه ساعت 10 صبح از خونه بیرون زدیم و گفتیم هم فاله هم تماشا وقتی رسیدیم تا پا به پای شما برسیم بالا حدود 10:45 بود و گفتند مسابقات تا ساعت 2 تعطیل شده اولش ناراحت شدیم اما بعد تصمیم گرفتیم بمونیم و شما حسابی بازی  کنی اگه سرحال بودی میمونیم و میبینیم و اگه نبودی برمیگردیم با همین نیت شروع کردیم قدم زدن بدو بیا ادامه تا بقیه ماجرا رو ببینی  قربونت برم گل من که به ما میگفتی : این گلا رو نکنیدا اینا مال دیدنه! شیدا خانم راننده میشود ...
6 خرداد 1392

آبشار تهران

سلام گل نازم این مطلبی که برات مینویسم مربوط به یک ماه پیشه ولی با شرمندگی زیاد بابت دیر کرد الان مینویسمش جمعه 30فروردین تصمیم گرفتیم بریم آبشار تهران البته آبشار خیلی بهمون نزدیکه ولی تا اون روز فرصت نکرده بودیم بریم . با خانواده بابا جون قرار گذاشتیم و از اونجایی که میدونستیم جمعه ها خیلی شلوغ میشه مادر جون و پدر جون و ندا جون زحمت کشیدند و زودتر رفتند و یه آلاچیق بزرگ و خوب توی جای عالی رزرو کردند.   وای گل دخترم هوا عالی بود و منظره اونجا حرف نداشت  همه جا پر از گل بود و بوی بهار رو از همه جا میشد حس کرد خیلی بهت خوش میگذشت البته چون اونجا خیلی بلندی و سراشیبی داشت نمیتون...
31 ارديبهشت 1392

خبر جدیییییییییییییییید!!!!!!!!!

دردونه خوشگلم سلام این روزا سرم خیلی شلوغه و اصلا وقت ندارم بیام و برات بنویسم .دیگه روزهای آخر مدرسه نزدیکه و من خیلی درگیرم ولی خدا رو شکر که یک هفته دیگه مدارس تعطیل میشه من دربست در اختیارتم و کلی با هم گردش میریم. اما خبر جدید: عشق مامانی، من و بابا جون  دیروز یه تصمیمی گرفتیم و کاری انجام دادیم که مطمئنم در آینده برات خیلی خوشحال کننده است. چند روز پیش یه دوست برای ما یه پیامی گذاشته بود در مورد بیمه تامین آتیه کودک پارسیان که توجه من رو خیلی جلب کرد البته قبلا در مورد مزایای این بیمه شنیده بودم اما یکبار که از یه جای دیگه پیگیری کرده بودم به نظرم چیز جالبی نبود اما با دیدن این پیام دوباره...
25 ارديبهشت 1392