بزرگ شدی گل من
دخترکم روز به روز بزرگتر میشی و من تلاش میکنم این روزها رو به یاد داشته باشم و ازشون لذت ببرم ولی وقتی به گذشته برمیگردم باورم نمیشه که روزهای کودکی تو به این زودی داره میگذره و من اصلا متوجه نمیشم .
حالا دیگه میتونی راه بری ، خودت غذا بخوری ، خودت لباس و کفشات رو بپوشی و در بیاری ، برای عروسکات مامان بشی و قربون صدقشون بری و ادای آدم بزرگا رو در بیاری اما من هنوز فکر میکنم که همون کوچولویی هستی که 2 سال و اندی پیش وارد زندگیم شدی و همه دارو ندارم شدی.
امروز داشتم عکسای کوچولوییات رو نگاه میکردم و اشک توی چشمام جمع شد وقتی دیدم دختر نازم که الان همه چیز رو متوجه میشه و از پس بیشتر کارای خودش برمیاد یه روزی اینقدر کوچولو بوده خودت ببین و قضاوت کن
شیدا خانم 3 ماه و 2 روزه و تپلی خرس کوچولوش
شیدا خانم 2 سال و 7 ماه و 10 روزه و تپلی خرس کوچولوش
در تمام لحظه هایم
تکرار می شوی
اما
تکراری نمی شوی…