ادامه عید دیدنی های 92
گل دخترم تو این چند روز بعد از تعطیلات عید بازم عید دیدنی داشتیم چون هم ما هم بعضی از فامیل ها تو تعطیلات برنامه سفر داشتیم نتونستیم کامل دید و بازدید کنیم .
چند روز پیش خاله اعظم و خانوادش اومدن خونه ما و شما یه دل سیر با آناهیتا جون و آرمیتا جون بازی کردی. قربون دل مهربونت برم که دوستات رو بردی تو اتاقت و همه اسباب بازیهات رو بهشون میدادی و دلت می خواست خوشحالشون کنی .منم وقتی دیدم خیلی سرگرم شدید با دوربین اومدم سراغتون و دیدم شما شدی راننده و آناهیتا و آرمیتا پشتت نشستن و با هم شعر آقای راننده کلاه قرمزی رو میخونید و از ته دل میخندید از فرصت استفاده کردم و کلی فیلم گرفتم .
اینم عکسی که موفق شدم برای چند لحظه بنشونمت و ازتون بگیرم
چند روز بعد ما برای دیدن عموی باباجون رفتیم و شما هم کلی ذوق کردی چون اونجا یه فوتبال دستی بزرگ دارن و تو هم عاشقشی و از وقتی خیلی کوچولو بودی هر بار میریم اونجا کلی خوشت میاد
اینم چند تا عکس از شیدا خانوم در حال بازی با فوتبال دستی
چند روز بعد هم الهه جون دوست من به همراه گل پسرش آرشام ، برای دیدن ما اومدند و بازم تو و آرشام کلی با هم بازی کردید و بازم فرشته من همه اسباب بازی هات رو به دوستت میدادی و اصلا مشکلی نداشتی
اینم عکس 2 نفری شما که هر دوتون حسابی ژست گرفتید
البته الهه جون و آرشام جون زحمت کشیده بودن و عیدی تو رو که یه پیراهن خوشگل و یه کتونی بود آورده بودن خونمون . مرسی دوست جونم
اینم عیدی های خوشگلت