شیدا عاشق عینک دودی
گل نازم الهی من دورت بگردم که از الان اینقدر به تیپت اهمیت میدی و همیشه دلت میخواد خوشگل باشی و هر وقت یه لباس جدید می پوشی یا گل سر جدید میزنی زود میری جلوی ایینه تا خودتو ببینی و از هر کس که پیشت باشه میپرسی خوشگل شدم؟؟؟؟؟
از کوچولویی عاشق عینک بودی و به همین خاطر مادر جون برات یه عینک صورتی و خوشگل خریده بود و تو هم عاشقش بودی ما من نگران بودم که چون این عینک ها شیشه مناسب ندارن اگه به چشمت بزنی چشمای خوشگلتو اذیت کنه بههمین خاطر همش میگفتم بذار رو سرت اینجوری خوشگلتره تو ام مثل همیشه گوش میکردی قربونت برم که اینقدر حرف گوش کنی عشق من
اما یه روز وقتی داشتی با عینکت بازی میکردی حواست نبود و دسته عینکو برعکس باز کردی و عینکت شکستاما با اینکه ناراحت شدی وای اصلا گریه نکردی و سریع رفتی پیش باباجون و عینک شکسته را دادی بهش و گفتی
بابا جون اشکالی نداره یکی دیگه میخریم
بابا جونم که عاشقته و طاقت یه دقیقه ناراحتی تورو نداره فردا با یه عینک خوشگل که اینم صورتیه و دسته هاش سفید با ستاره های صورتی اومد خونه و با گرفتن یه بوس خوشمزه از شما اونو بهت هدیه کرد خیال منم راحت کرد و گفت که شیشه این عینک آنتی UV هستش و دیگه گل دخترم میتونه هر وقت دوست داشت اونو به چشمش بزنه
اما حالا از اون روز تا حالا خوشمل من عینکتو ول نمیکنی و همیشه و همه جا اونو با خودت میبری
اینم شده حال و روزت