میوه عشق مامان و بابا شیدا جان،میوه عشق مامان و بابا شیدا جان،، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

شیدا چراغ خونه مامان و بابا

لبخند بزن عزیزم

    من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !   پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم :   تنهاییت برای من !   غصه هایت برای من !   همه بغضها و اشکهایت برای من !   لبخند بزن برایم  ...   بخند ...   آنقدر بلند   تا بشنوم صدای خنده هایت را   صدای همیشه خوب بودنت را ...    ...
1 ارديبهشت 1392

عشق من شیدا

  وجود یخ زده ام را به دستان گرم تو می سپارم شاید این گرمای عشقت،بتواند احساسات خفته ام را بیدار کند برایم نجواهای دلنشین فرشتگان را زمزمه کن با شنیدن صدایت تمام صداهای دنیا را فراموش خواهم کرد و وقتی باد عطر گیسوانت را به مشامم می رساند مست تو می شوم تو که از هر زیبایی توصیف ناشدنی ای زیباتری... ...
31 فروردين 1392

معنی نام زیبای شیدا

دختر نازم وقتی هنوز تو دلم بودی و من و بابا جون برات دنبال یه اسم قشنگ میگشتیم همیشه فکر میکردیم که اسمی برات انتخاب کنیم که معنی زیبایی داشته باشه و برای همه آشنا باشه وقتی تصمیم گرفتیم اسمت شیدا باشه فکر میکردم که تنها معنی شیدا همون عشق و عاشقیه که تو کتابها نوشته اما امروز برای من اسم قشنگت هزار تا معنی داره ش : شیرینی زندگیم   ی : یگانه تسکین قلبم   د : دوست داشتنی ترین موجود هستی   ا : آغاز بهشتی شدنم       خیلی عاشقتم عزیزم ...
31 فروردين 1392

عیدت مبارک عزیزم ( آخرین پست سال 1391 )

دختر گلم در آستانه سال نو دعا می کنم که هیچگاه چشمهای زیبای تو را در انحصار قطره های اشک نبینم دعا می کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم دعا می کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد همیشه از حرارت عشق گرم باشد من برایت دعا می کنم که گل های وجود نازنینت هیچگاه پژمرده نشوند برای شاپرک های باغچه ی خانه ات دعا می کنم که بال هایشان هرگز محتاج مرهم نباشند من برای خورشید آسمان زندگیت دعا می کنم که هیچگاه غروب نکند آمین دوستای خوبم عید شما هم مبارک   ...
30 اسفند 1391