خاطرات پاییز(قسمت اول)
با تمـام مـداد رنگـی هـای دنـیا
بـه هـر زبـانی که بـدانی یـا نـدانی !
خـالی از هـرتشبیه و استعـاره و ایهـام
تنهـا یکــ جملـه برایـت خـواهـم نوشت :
دوستت دارم عزیزترینم!
نازنینم سلام
رسیدیم به پاییز 93 امیدوارم خسته نشده باشی
از اول پاییز کلاس ژیمناستیک ثبت نامت کردیم و رسما شدی عضوی از خانه ژیمناستیک
تو یه روز سرد هم که نمیشد تو پارکهایی که فضای باز دارن رو استفاده کرد رفتیم کیدز لند و حسابی بهت خوش گذشت و اصلا حاضر نبودی از اونجا بیرون بیای
تو این عکسم که یواشکی شکار کردم شدی مربی ژیمناستیک باربی ها و داری آموزش میدی
اینم باشگاه باربی ها
بقیه خاطرات پست بعدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی