میوه عشق مامان و بابا شیدا جان،میوه عشق مامان و بابا شیدا جان،، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

شیدا چراغ خونه مامان و بابا

چند روز از خرداد

گل زیبای مامان شیدای خوشگلم از روزی که مدارس تعطیل شده خیلی دلم میخواست که هر روز با هم بریم بیرون از خونه و کلی خوش بگذرونیم اما هوا خیلی گرمه و اصلا صبح ها نمیشه بیرون رفت بعضی اوقات عصرا میریم پارک و مراکز خرید و جاهای دیگه اما اونجوری که میخوام نشده امیدوارم بعد از این بتونیم بیشتر بریم بیرون البته گلکم توی خونه که هستیم خیلی بهمون خوش میگذره با هم کتاب میخونیم ، لگو حل میکنیم ، نقاشی میکشیم ، خاله بازی میکنیم ، کارتن میبینیم و از همه بهتر کلی آب بازی میکنیم .چند روز پیش برات یه اسباب بازی خریدم که تمرین ماهیگیریه . چند تا ماهی خوشگل و رنگی داره که میریزیم تو اب و با قلاب اهن ربائیش اونا رو شکار میکنیم که البته من شکار میکنم ...
2 تير 1392

هورررررررااااااااااااااا تولد بابا جون

تقدیم به صاحب چشمانی که آرامش قلب من است و صدایش دلنشین ترین ترانه من .  از بودنت برایم عادتی ساختی که بی تو بودن را باور ندارم!چه خوب شد به دنیا آمدی و چه خوب تر شد دنیای من شدی،با من بمان و بدان تا بیکران عشق عاشقانه دوستت دارم همسر عزیزم در كنار تمام اقاقي هاي برافراشته در روزهاي سبز خرداد و بهشتي به نام بهار!اضافه شدن يك اوج ديگر به نهال بودنت مبارك       بدو ادامه مطلب   دختر خوشگلم دیروز 20 خرداد تولد بابا جون بود منم برای اینکه دور هم باشیم و بیشتر بهمون خوش بگذره خانواده بابا رو برای شام دعوت کردم. ف...
22 خرداد 1392

مسابقه وبلاگی

دختر گلم ما از طرف گل ناز جون مامان بنیتا جون خوشگل و شقایق جون مامان آرشا جونی به یک مسابقه وبلاگی دعوت شدیم... خیلی هیجان انگیز بود و من کلی ذوق کردم گل ناز جونم ، شقایق جونم مرسسسسسسسسی  این مسابقه  اینجوریه که باید به 20 تا سوالی که ازمون می شه پاسخ بدیم ..که البته بعضی سوالا  یه کمی سخته! بزن بریم سراغ سوالا   1-بزرگترین ترست در زندگی چیه؟ نبودن دخملی خوشگلم در کنارم 2-اگر 24 ساعت نامرئی میشدی چیکار میکردی؟ میرفتم خونه دوستام و کلی باهاشون شوخی میکردم 3-اگر غول چراغ جادو توانایی برآورده کردن یکی از آرزویهای  5الی 12 حرفیت رو داشته ب...
19 خرداد 1392

آغاز پروژه بای بای پوشک

نازنینم ، عشق کوچولو و شیرین من   دیگه مدرسه تعطیل شده و من تمام وقت پیشتم وای که چه لذتی داره که از صبح که چشمات رو باز میکنی برام حرف میزنی و شیرین زبونی میکنی تا لحظه ای که چشمات رو خواب ناز میبره. دخترم از لحظه لحظه با تو بودن لذت میبرم و دلم نمیخواد یکی از این لحظه های ناب رو از دست بدم . از روزی که تعطیل شدم تو فکر خداحافظی با پوشک بودم ، آخه گل من دیگه بزرگ و خانم شدی باید یواش یواش با همه چیز های نینی بودن خداحافظی کنی. البته خیلی وقته که متوجه میشی و جیشتو بهم میگی اما چون نصف روز پیشت نبودم دلم نمی امد این کار رو شروع کنم اما بالاخره از یکشنبه 5 خرداد به طور رسمی پروژه شروع شد . یکی دو بار همون ...
7 خرداد 1392

گردش مختصر و مفید

نازنینم ، نفسم سلام جمعه تو پارک ملت مسابقات آسیایی صخره نوردی بود ما هم خیلی دوست داشتیم که برای تماشا بریم . به همین بهونه ساعت 10 صبح از خونه بیرون زدیم و گفتیم هم فاله هم تماشا وقتی رسیدیم تا پا به پای شما برسیم بالا حدود 10:45 بود و گفتند مسابقات تا ساعت 2 تعطیل شده اولش ناراحت شدیم اما بعد تصمیم گرفتیم بمونیم و شما حسابی بازی  کنی اگه سرحال بودی میمونیم و میبینیم و اگه نبودی برمیگردیم با همین نیت شروع کردیم قدم زدن بدو بیا ادامه تا بقیه ماجرا رو ببینی  قربونت برم گل من که به ما میگفتی : این گلا رو نکنیدا اینا مال دیدنه! شیدا خانم راننده میشود ...
6 خرداد 1392

آبشار تهران

سلام گل نازم این مطلبی که برات مینویسم مربوط به یک ماه پیشه ولی با شرمندگی زیاد بابت دیر کرد الان مینویسمش جمعه 30فروردین تصمیم گرفتیم بریم آبشار تهران البته آبشار خیلی بهمون نزدیکه ولی تا اون روز فرصت نکرده بودیم بریم . با خانواده بابا جون قرار گذاشتیم و از اونجایی که میدونستیم جمعه ها خیلی شلوغ میشه مادر جون و پدر جون و ندا جون زحمت کشیدند و زودتر رفتند و یه آلاچیق بزرگ و خوب توی جای عالی رزرو کردند.   وای گل دخترم هوا عالی بود و منظره اونجا حرف نداشت  همه جا پر از گل بود و بوی بهار رو از همه جا میشد حس کرد خیلی بهت خوش میگذشت البته چون اونجا خیلی بلندی و سراشیبی داشت نمیتون...
31 ارديبهشت 1392

خبر جدیییییییییییییییید!!!!!!!!!

دردونه خوشگلم سلام این روزا سرم خیلی شلوغه و اصلا وقت ندارم بیام و برات بنویسم .دیگه روزهای آخر مدرسه نزدیکه و من خیلی درگیرم ولی خدا رو شکر که یک هفته دیگه مدارس تعطیل میشه من دربست در اختیارتم و کلی با هم گردش میریم. اما خبر جدید: عشق مامانی، من و بابا جون  دیروز یه تصمیمی گرفتیم و کاری انجام دادیم که مطمئنم در آینده برات خیلی خوشحال کننده است. چند روز پیش یه دوست برای ما یه پیامی گذاشته بود در مورد بیمه تامین آتیه کودک پارسیان که توجه من رو خیلی جلب کرد البته قبلا در مورد مزایای این بیمه شنیده بودم اما یکبار که از یه جای دیگه پیگیری کرده بودم به نظرم چیز جالبی نبود اما با دیدن این پیام دوباره...
25 ارديبهشت 1392

دنیای من ، تو

بارون ... دریا ... آبی ... آسمون ... جاده ... خاطره ... دشت ... بیابون ... جنگل ... گل ... زندگی ... عشق ... مرد ا... نامردا ... خوب ... بد ... خیر ... شر ... سیاه ... سپید ... صورتی ...   همه کنار هم میشن دنیا ولی ترکیب دنیای من فرق داره ! همش دو حرفه : " تو "     ...
15 ارديبهشت 1392

تولد 3 سالگی آرشام جون

سلام گل دخترم ببخشید که دیر اومدم این چند وقت خیلی کار داشتم و نتونستم بیام تا خاطرات قشنگت رو ثبت کنم ولی الان با یه مطلب خوب اومدم پنجشنبه 29 فروردین جشن تولد 3 سالگی آرشام پسر دوستم بود   تم تولد بره ناقلا بود و کار تزئیناتش به عهده من قرار گرفته بود  خیلی خوشحال بودم چون همه وسایل هاش خیلی قشنگ شده بود و تو هم خیلی بره ناقلا رو دوست داشتی خیلی دلم میخواست ببینم وقتی وارد جشن میشی چه واکنشی نشون میدی شیدا در حال آماده سازی لوازم تزئی...
15 ارديبهشت 1392